همه نباید برنامه نویس باشند

توانایی دستور نوشتن برای کامپیوترها و به نوعی صحبت کردن با آنها برای انجام کاری که از آنها می خواهید، مثل داشتن یک قدرت ماورایی است.

تفاوت بسیار بزرگی بین یک حسابدار یا زیست شناسی که می تواند برنامه نویسی کند با شخص مشابهی که فاقد این توانایی است، وجود دارد چون متخصصی که توانایی برنامه نویسی دارد می تواند کدهایی پیاده سازی کند که بخش هایی از کارش را خودکارسازی نماید، شبیه سازی انجام داده یا مجموعه ای از داده ها را تحلیل کند.

فوائد توانایی کد نوشتن واضح است اما باز هم تعدادی زیادی از افراد به سمت کد نوشتن نمی روند. به نظر می رسد مشکل ناشی از این باشد که برنامه نویسی 1) فعالیت مورد علاقه همه نیست 2) همیشه این نوع فعالیت منطبق با شخصیت افراد نمی باشد 3) زمان زیادی برای یادگیری آن لازم است (برای همه اینطور نیست اما برای بیشتر افراد یادگیری برنامه نویسی زمان بر می باشد).

به بیان دیگر ما از کسانی که در رشته های مهندسی، علوم پایه، مالی، روان شناسی، پزشکی و دیگر رشته ها می خواهیم که بخشی از زمان اختصاص داده شده به کارهای تخصصی که برای آن آموزش دیده اند را به یادگیری کدنویسی اختصاص دهند. همچنین از آنها خواسته می شود که قابل توجهی از زمان کاریشان را روی چیزی صرف کنند که واقعا خواسته اصلی آنها نیست. نه تنها زمان زیادی به صورت غیر بهینه از افراد صرف کاری می شود که خیلی در آن تمرکز و تخصص ندارند بلکه باعث ایجاد خستگی و ناامیدی در فرد هم می شود که به پیاده سازی کدهای بد ختم خواهد شد. مثلا از سایت استک اورفلو کدی را کپی کنیم که ظاهرا درخواست ما را انجام می دهد بدون اینکه واقعا کد را درک کنیم و تبعات استفاده از آن را بدانیم.

خوب با توجه به این شرایط، آیا این خوب است که از همه بخواهیم که چگونه کد نوشتن را یاد بگیرند؟

کدنویسی ترجمه منطق موجود در ذهن به شکلی است که کامپیوتر توان فهمیدن آن را داشته و حل کردن هرگونه ابهام و مشکلی که در مسیر به وجود بیاید. دلیل اینکه افراد نیاز دارند تا کد نوشتن را یاد بگیرند این است که کامپیوترهای امروزی توانایی درک گفتار طبیعی انسان ها را ندارند به عبارت دیگر آنها به اندازه ای توانمند نیستند که با ابهام موجود در زبان انسان روبرو شوند. اما این مساله به خاطر رشد در هوش مصنوعی در حال تغییر است. هوش مصنوعی باعث می شود تا کامپیوتر بتواند زبان انسان را درک کند چون حالا می تواند مفروضات هوشمندانه ای از شرایط زمینه ای داشته باشد و در صورت داشتن شک و ابهام، از کاربران سوال کند. با این شرایط تفسیر و ترجمه زبان انسان دیگر وظیفه کاربر نبوده بلکه توسط خود کامپیوتر انجام می شود.

به عنوان مثال لومینال یک ابزار برای ساخت کد به زبان پایتون است که در آن دستورات به زبان انگلیسی وارد می شوند. جملات انگلیسی منطق لازم برای نوشتن کد را خواهند داشت. هر جا که ابهامی وجود داشته باشد، یک برداشت در نظر گرفته خواهد شد. این ابزار کار ترجمه منطق درون زبان طبیعی به کد قابل فهم توسط کامپیوتر را از دوش انسان ها برداشته و آن را تبدیل به یک وظیفه مختص کامپیوتر می کند.

فعلا برنامه نویسان کدهای خود را درست مانند روشی که برای پیاده سازی برنامه های زبان اسمبلی استفاده می شد، به صورت خط به خط پیاده سازی خواهند کرد. اما شما فقط در صورتی که یک برنامه نویس تمام وقت هستید باید وقت خود را صرف ساختن برنامه های پیچیده یا اختصاصی کنید. در غیر این صورت نباید زمان شما در راستای کد نوشتن و رفع اشکال کدها به صورت دستی باشد بلکه باید زمان خود را صرف کاری بکنید که در آن بهترین هستید.

منبع

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *