داستان این مطلب در مورد یک کسب و کار سودآور است که با No-Code ساخته شده است. در این را مقاله به این مطالب می پردازیم:
- چگونه آنها با انجام کارهایی که مقیاس پذیر نیستند شروع کردند
- چگونه آنها واقعاً روی حل یک مشکل تمرکز کردند
- چه مزایا و چالش هایی با No-Code داشتند
- چگونه اولین کاربران خود را به دست آوردند و به یک تیم 4 نفره تبدیل شدند
سلام جیک، کمی از خودت برایمان بگو
من جیک هستم، ساکن نیویورک هستم و در زمینه طراحی محصول تحصیل کرده ام. برنامه تحصیلی ما کاملا بر فرآیند تدریجی و مرحله ای طراحی متمرکز بود. آنها ما را مجبور کردند که ین مردم برویم و از آنها سؤالات واقعی بپرسیم. یک تجربه عجیب و غریب اما در عین حال بسیار جالب بود. پس از آن، یک استارتاپ در زمینه پرداخت مستقیم فرد به فرد تأسیس کرده و به مدت 2 سال در آن فعالیت کردم امادر نهایت تعطیلش کردیم بعد به مدت 5 سال در فیس بوک در زمینه توسعه کسب و کار مشغول فعالیت بودم. سپس برای تحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی طراحی به دانشگاه برگشتم که بر تحقیقات طراحی، متمرکز بود.
در مورد محصولی که ساختید توضیح بدهید
Swapstack به نویسندگان خبرنامه این امکان را می دهد تا از محتوای تولیدی خود به روش های مختلف درآمد کسب کنند. ما به آنها برنامه های افیلیت و خدمات اسپانسری که از قبل تأیید شده اند را ارائه می دهیم. از دیدگاه تبلیغکننده، Swapstack اساساً کانال جدیدی است که تبلیغکنندگان میتوانند شرکت خود را با آن رشد دهند. بسیاری از تبلیغکنندگان تلاش میکنند تا منابع مالی خود را از تبلیغات شبکههای اجتماعی دور کنند. تبلیغات خبرنامه واقعاً خوب کار می کند، اما مقیاس پذیر کردن آن بسیار سخت است. با Swapstack ما آنها را قادر میسازیم تا مقیاس پذیر شده و رشد کنند.
این ایده چطور به ذهنت رسید؟
همه چیز از دو سال پیش شروع شد. تازه دوره کارشناسی ارشد خود را به پایان رسانده بودم و در دوره همه گیری کرونا فارغ التحصیل شدم. یک خبرنامه راه اندازی کرده و حدود شش ماه روی آن کار کردم بعد با هم بنیانگذارم، جیک سینگر، آشنا شدم. او تازه کارش را رها کرده بود. در یک خبرنامه هم کار می کرد و به دنبال کار می گشت.
هر دوی ما به صورت جدی دنبال این بودیم که چگونه میتوان از خبرنامههای خود درآمد کسب کرد. با افراد زیادی آشنا شدیم که مشکلات مشابهی داشتند و همگی برای کسب درآمد از خبرنامه خود مشکل داشتند.
بنابراین تصمیم گرفتیم روی کسب درآمد از خبرنامه تمرکز کنیم. شروع به طراحی یک MVP کردیم تا مشخص شود که آیا مشکلات قابل توجهی در این فضا وجود دارد که بتوانیم هم برای ناشران و هم برای برندها حل کنیم. فرضیه های اولیه برای این موارد عبارت بودند از:
- خبرنامه نویسان زمان یا توانایی لازم برای به دست آوردن اسپانسر از برندهای با کیفیت و شناخته شده را ندارند.
- اکثر برندها کانال بازاریابی با کیفیت بالا و با بازگشت سرمایه بالا به صورت خبرنامه ندارند چون در مورد آن اطلاعی ندارند یا اجرای آن برای آنها بسیار زمان بر است.
چه کارهایی برای پیاده سازی نسخه اولیه انجام شد؟
برای اعتبارسنجی با روش هایی که مقیاس پذیر نبودند شروع کردیم. در ابتدا فقط به عنوان یک آژانس عادی که به صورت دستی کار می کند، عمل می کردیم.
- ما بیرون رفتیم و برندهایی را پیدا کردیم که علاقه مند به آزمایش تبلیغات خبرنامه بودند.
- چندین برند را با خبرنامه نویس ها ارتباط دادیم تا حامی مالی آنها شوند.
یک صفحه فرود در سایت Carrd، تعدادی لیست Airtable برای پیگیری همه افرادی که ملاقات می کردیم و یک کانال Slack برای برقراری ارتباط با نویسندگان خبرنامه ساختیم. از آنجا، مواردی سازگار با هم را پیشنهاد می دادیم و اگر هر دو طرف می خواستند با هم ارتباط برقرار کنند، یک ایمیل مقدماتی ارسال کردیم. روندهای خودکاری سازی شده با Airtable و Zapier باعث شدند که همه چیز بیشتر از آنچه واقعاً بود کنار هم قرار بگیرد. پس از برخی بازخوردهای مثبت از اولین کاربران خود، ما احساس اطمینان کردیم که فرصتی برای ایجاد ارزش برای کاربران خود داریم. تصمیم گرفتیم نسخه 2 MVP را با Bubble بسازیم.
در آن زمان Swapstack فقط یک بازار بود، ما پولی دریافت نمیکردیم حتی به عنوان واسط پرداخت هم عمل نمیکردیم. در واقع ما هیچ کاری که در آن به تراکنش مالی اثر بگذارد انجام نمی دادیم. بنابراین اولین محصولی که ساختیم فقط یک ابزار فاکتور بود. محصول ما اکنون دارای بخش معرفی و پرداخت بود و کاربران شروع به استفاده از آن کردند. در ماه اول مبلغ 500 دلار و در ماه دوم 3000 دلار صورتحساب صادر شد.
در تمام مدت، فرآیند توسعه محصول ما به صورت مرحله ای بوده و به تدریج کامل می شد.این فرایند بر ترکیبی از طراحی کاربر محور و روش راه اندازی ناب متمرکز بود. ما همیشه با کاربران صحبت میکنیم و متوجه میشویم که چه کار میکنند و چه کاری انجام نمیدهند. همیشه آزمایش میکنیم و متوجه میشویم که مرحله بعدی چیست.
چرا سراغ No-Code رفتید؟
هم بنیانگذار من، جیک سینگر قبلاً چند محصول با کد و بدون کد ساخته بود ولی تسلط بیشتری در روش بدون کد داشت. تصمیم گرفتیم که جذب سرمایه بزرگی نداشته باشیم و خودمان توسعه سیستم را انجام دهیم. وقتی اقدام به جذب اولین سرمایه که مبلغ پایینی داشت کردیم، یک محصول قوی در Bubble هم پیاده سازی شده بود.
آیا با انتخاب No-Code با چالش هایی مواجه شده اید؟
برخی از معایبی که با آن مواجه شدیم:
- محصول به پلتفرمی که در آن پیاد سازی شده وابسته است. پلتفرم ما Bubble است بنابراین اگر دچار مشکل شود، فقط باید منتظر بمانید تا آن را درست کنند. خوشبختانه این اتفاق در 9 ماه گذشته رخ نداده است و وضعیت ثباتی داشته ایم.
- در روزهای اولیه، ما به دنبال توسعه دهندگان Bubble بودیم و اکوسیستم هنوز آنقدر قوی نبود. بنابراین یافتن افراد سخت بود. اما الان وضعیت بهتر شده است.
مدل کسب و کار شما چیست و رشد درآمد شما چگونه صورت گرفته است؟
Swapstack به عنوان یک شبکه تبلیغاتی پذیرفته شده است. تبلیغ کنندگان به ما مراجعه می کنند و به ازای هر کلیک یک دلار می پردازند. ما آن بودجه را می گیریم و آن را در سراسر شبکه خبرنامه نویسان پخش می کنیم. در این مدل ما بخشی از هزینه تبلیغ را به عنوان هزینه سرویس خود می گیریم.
نحوه جذب کاربران و رشد محصول به چه صورت می باشد؟
در ابتدای کار من در خیلی از گروههای فیسبوک و گروههای دیسکورد که در آن نویسندگان خبرنامه حضور داشتند، بودم. کار من فقط این بود که به هزاران نفر در این گروه ها پیام شخصی در مورد محصول خودمان ارسال می کردم.
بعد از آن روش های مختلفی را امتحان کردیم. استراتژیهای اصلی که واقعاً خوب عمل کردهاند، رویکرد سئو و محتوای ما بود. ما مطالب زیادی را با تمرکز بر سئو می نویسیم. هر هفته چیزی بین 15 تا 20 خبرنامه نویس از این طریق به سیستم جذب می کنیم. همچنین باید اعتراف کنم که یک یا دو تبلیغ پولی در خبرنامهها از طریق پلتفرم خودمان هم انجام دادهایم که واقعاً خوب عمل کرد!
آیا می توانید برخی از اعداد یا آمار خودتان را به اشتراک بگذارید؟
- حدود 1100 ناشر روی پلتفرم داریم
- آنها به حدود 60 میلیون خواننده در هفته دسترسی دارند
- ماهانه حدود 100 هزار دلار بابت خدمات در پلتفرم تبادل می شود
- حدود 15 هزار دلار در ماه درآمد داریم
- و الان یک تیم 4 نفره هستیم
توصیه شما برای کسانی که تازه شروع به کار با No-Code کرده اند چیست؟
هم بنیانگذار من همیشه توصیه می کند که در زمان شروع با No-Code محصولی را انتخاب کنید که ساده بوده و سعی کنید آن را بازسازی کنید. این روش به شما یک مسیر روشن و واضح از آنچه می خواهید انجام دهید را ارائه می دهد.
از منظر تجاری، توصیه من این است که واقعاً روی مشکل تمرکز کنید. اگر در مورد مشکل وسواس داشته باشید یک را حل برای آن پیدا می کنید. این روش یک راه بسیار ایمن و آسان برای بال و پر دادن به کسبوکاری است که در حال ایجاد ارزش است نه اینکه فقط بخواهید چیزی بسازید چون به فن آوری و تولید علاقه دارید.